درست در همین روزها که کشورمان در آستانه برپایی جشنهای سیامین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی است، در گوشهای دیگر از جهان نمایشگاهی برپا میشود که در میان عکسهای بهنمایشدرآمده در آن عکسهایی از بازگشت امام خمینی (ره) به ایران در بهمن 57 نیز دیده میشود. این عکسها متعلق به روبرت لیبک، یکی از مهمترین عکاسان و روزنامهنگاران آلمان است که بسیاری از رخدادهای دهههای اخیر آلمان بهویژه سالهای پس از جنگ این کشور در عدسی دوربین وی انعکاس یافته است. هماکنون و البته برای نخستین بار در جهان مشهورترین عکسهای این هنرمند صاحبنام آلمانی در چارچوب نمایشگاهی گسترده در ساختمان «مارتین گروفیوس» شهر برلین به معرض نمایش عموم گذاشته شده است.
هنری کارتیر برسون، عکاس و هنرمند فرانسوی (2004-1908) میگوید: « یک عکاس همیشه باید در کمال دقت و ظرافت و در حالی که روی پنجههایش راه میرود به سوژه خود نزدیک شود حتی اگر سوژه بخشی از طبیعت بیجان باشد. یک عکاس باید از ایجاد هرگونه همهمه و شلوغی پرهیز کند. به عبارت دیگر هر کس میخواهد ماهی بگیرد اجازه ندارد آب را گل آلود کند.» و این همان چیزی است که روبرت لیبک نیز همواره مد نظر قرار میداد. وی که اکنون 79سال دارد 40 سال از عمر هنری خویش را به همین شیوه عکاسی کرده است. اما در این میان آنچه او را از دیگر عکاسان متمایز میکند بیداری، کنجکاوی و احساس غریزی تسلط بر موضوعات و موقعیتها است.
به گفته کارشناسان توانایی بالای لیبک در «منتظرماندن» و در لحظه درست «شلیککردن» بینظیر است و چه بسا همین توانایی اوست که وی را به یکی از مهمترین عکاسان روزنامهنگار در دهههای پس از جنگ آلمان تبدیل کرده است. در سال 1952 و درست 4ماه پس از شروع به کار لیبک بهعنوان عکاس، نخستین عکس وی که آن را از کنراد آدناور سیاستمدار آلمانی (1967-1876) گرفته بود در صفحه نخست روزنامه محلی «راین – نکار» هایدلبرگ منتشر شد.
لیبک در این زمان 23 سال داشت. وی در طول این سالها از جشنهای خیابانی، مراسم ازدواج، بازیهای فوتبال، کودکان، شهردارها، دانشجویان و باشگاههای موسیقی عکس میگرفت. وی تنها 8 سال پس از انتشار نخستین عکس خود موفق شد در سال 1960 نخستین گام را برای کسب موفقیت و شهرت جهانی بردارد. لیبک که طی این سالها در مجله هامبورگی کریستال مشغول به کار بود برای تهیه گزارش به مدت 3 ماه به آفریقا سفر کرده بود.
در آن زمان قاره آفریقا در آستانه بیداری پس از دوران استعمار قرار داشت و قدرتهای اروپایی مستعمرههای پیشین خود را در این قاره آزاد کرده بودند. یکی از این مستعمرهها شهر لئوپولد- پایتخت کنگو- بود که بزرگترین شهر آفریقای جنوبی محسوب میشد. تمامی خبرنگاران جهان از گوشهگوشه دنیا در این شهر جمع شده بودند تا جشن استقلال کنگو را ثبت کنند. عکس افسانهای لیبک زمانی شکل گرفت که پادشاه کنگو ایستاده و سوار بر اتومبیلی بدون حفاظ در حال حرکت بود. در این لحظه یک جوان سیاهپوست، ناگاه به سمت پادشاه دوید و شمشیر او را به سرقت برد.
این سیاهپوست اهل کنگو در حالیکه اسلحه بهغنیمتبرده را پیروزمندانه در هوا میگرداند پا به فرار گذاشت. لیبک که شاهد این صحنه بود با ثبت بهموقع این لحظه توانست بهترین عکس سال را از آن خود کند. این عکس به گفته کارشناسان از یک سو سمبل شکست قدرت مرد سفیدپوست و از دیگر سو نماد آشفتگی خونباری است که کنگو در آن غرق شده بود. طی سالهای 60 روبرت لیبک توانست با عکسهای خود وقایع سراسر جهان را برای آلمانیهایی که در آن زمان نه وسع خرید تلویزیون داشتند و نه میتوانستند به مسافرت بروند را به تصویر بکشد.
وقایعنگار لحظات ماندگار
شهرت اصلی روبرت لیبک که سر آغاز آن به سال 1950 بازمیگردد قبل از هر چیز مرهون عکسهایی است که وی از نخبگان سیاسی یا ستارگان هنری ثبت کرده است. البته ثبت رخدادهای تاریخی دهههای اخیر جهان نیز در کارنامه این هنرمند پررنگ است. در بین سیاستمداران و هنرمندان مشهور جهان که وی با دوربین خویش عکسهایشان را ثبت کرده میتوان به رومی اشنایدر (هنرپیشه آلمانی- اتریشی 1982-1938)، ویلی براند (سیاستمدار آلمانی 1992-1913)، الویس پریسلی(موسیقیدان آمریکایی 1977-1935) و آلفردهیچکاک اشاره کرد. اما در این میان بخشی از مشهورترین آثار وی، عکسهای امامخمینی (ره) رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران است.
این عکسها هنگام بازگشت ایشان به کشور در سال 1979(بهمن57) گرفته شده است. روبرت لیبک در آن زمان از جمله روزنامهنگاران و عکاسانی بود که همراه امام به ایران آمده بودند. یکی از عکسها مربوط به هواپیمای حامل امام است و دیگری هم مربوط به لحظه ایست که بهدلیل استقبال پرشور و بینظیر مردم از امام هنگام ورود به ایران برای لحظاتی عمامه امام در شلوغی و فشار جمعیت از سر ایشان افتاده است. از دیگر عکسهای مهم و مشهور روبرت لیبک عکس خواهران کندی است که در ژوئن 1968 در حال عزاداری بر تابوت روبرت کندی (سیاستمدار آمریکایی) هستند.
به عقیده کارشناسان نمایشگاه برلین در حقیقت نشانگر آثار یک «شاهد دوربینبهدست زمان» است که روند فتوژورنالیسم در دهههای پس از جنگ آلمان را به تثبیت رسانده است. روبرت لیبک در آثار خویش همواره از یک فلسفه ساده برای کار تبعیت میکرد: «با کولهباری کوچک راهی سفر شو و با دقت تمام به اطراف خود نگاه کن؛ سپس بیسروصدا و بدون جلب توجه ماشه را بکش!» روبرت لیبک همواره از گروه عکاسان خبرگزاریها و بهویژه زبان تصویری استاندارد آنها فاصله میگرفت.
او ترجیح میداد منتظر وقوع رویدادها بماند. گاهی اوقات برخی از کسانی که عکس آنها توسط لیبک گرفته میشد عملا نمیخواستند موفقیت وی را باور کنند همچنان که صدراعظم سابق آلمان هلموت کهل عکسی را که لیبک بهطور کاملا غیرمنتظره در سال 1974 از او گرفته بود و وی را در یک ژست ناپلئونی نشان میداد، با عصبانیت بهعنوان یک عکس جعلی کنار گذاشت. روبرت لیبک با وجود محبوبیت بالایی که در طول سالهای عکاسی به دست آورده بود، در مجله اشترن (نشریهای که وی در سال 1994 پس از حدود 30سال خدمت از آن خداحافظی کرد) همواره بهعنوان یک عکاس با کمترین جاهطلبی هنری محسوب میشد.
لیبک که به گفته صاحبنظران قادر بود ارتباطات گسترده را در قالب یک تصویر روایت کند، هنگام گزینش عکسها، صفحهبندی مجلات را در نظر میگرفت و در حالی که جایی را برای عنوان عکسها خالی میگذاشت قبل از هر چیز فرمت عرضی عکس را انتخاب میکرد. روبرت لیبک برای بسیاری از عکاسان و دوستداران هنر عکاسی یک هنرمند واقعنگر و یک وقایعنگار لحظات ماندگار به شمار میرود.
نگاه کالبدشکافانه یک جراح
کارشناسان معتقدند «لحظه تعیینکننده» در عکاسی همیشه تنها بخش کوچکی از یک عکاسی فوری و عکاسی ژورنالیستی است؛ این لحظه میتواند پرشور، خشن، هرزه یا احساساتی باشد. و این در حالی است که عکاسی لیبک هیچیک از اینها را در بر نمیگیرد بلکه عکاسی او به طریقی بسیار گیجکننده واقعگرایانه است.
به نظر میرسد عکسهای لیبک همواره چیزی از نگاه کالبدشکافانه یک جراح را در خود نهفته دارد لذا همین سردی و در حقیقت فاصله درونی عکاس با سوژهها و رخدادهاست که عامل اصلی تاثیرگذاری آثار لیبک به شمار میرود. عکسهای لیبک به عقیده خود وی سؤالبرانگیز است بیآنکه عکاس بخواهد پاسخی به آنها بدهد. برخی از عکسهای وی آنچنان در ذهن بیننده مینشیند که گویی با قلاب خاردار محکم شده است. علاوه بر آن آنچه به طور معمول «جنجال» نامیده میشود، (صرفنظر از چند استثنا) در عکسهای لیبک وجود ندارد. او این کار را به دیگر عکاسان واگذار کرده است.
با این حال در مجموع آثار وی همواره نشانهای از کنایه وجود دارد. پیشروی هنری روبرت لیبک در عرصه عکاسی که از اواسط سالهای 50 با مجله مونیخی «ریوو» آغاز شد بهتدریج از مرزهای جمهوری فدرال آلمان فراتر رفته و وی را به شخصیتی تاثیرگذار در تاریخ عکاسی تبدیل کرد چرا که روبرت لیبک در سالهای فعالیت خویش در مجله کریستال و کمی بعد مجلههای اشترن و گئو، از آغاز سالهای60 بهمدت 4 دهه در هر جایی از جهان که تاریخ نوشته میشد حضور داشت. روبرت لیبک همواره تاکید میکرد: « من یک روزنامهنگارم».
وی در سال 1991 موفق به اخذ جایزه دکتر اریش- سالومون از انجمن عکاسی آلمان شد؛ ضمن آنکه در سال 2007 نیز بهعنوان نخستین عکاس، جایزه هنری نانن را برای مجموع آثارش دریافت کرد. امروزه عکسهای لیبک به عقیده محققان، بخش اجتنابناپذیری از تاریخ مستند جهان را تشکیل میدهد. «همسایه ما ایتالیا » و «اسپانیا و فرانکو» از دیگر موضوعاتی هستند که لیبک در طول سالهای فعالیت خود به آنها پرداخته است.
نتایج تلاشهای وی و نزدیکی این دو کشور اروپایی هماکنون در عکسهای وی دیده میشود. گزارش « آلمان در ماه مارس» نیز مرهون این عکاس و روزنامهنگار سرشناس آلمانی است. این گزارش در سال 1982 بهعنوان عکس لحظهای در 12صفحه پشت و رو در مجله اشترن منتشر شد. در نمایشگاه کنونی دو فیلم نیز به نمایش درآمده که روبرت لیبک را هنگام کار بهعنوان گزارشگر عکاس بهویژه در سال 1997هنگام آخرین گزارش خود در مجله اشترن در نمایشگاه بیینال ونیز به تصویر میکشد. نمایشگاه آثار عکاسی روبرت لیبک تا 23 مارس 2009(اوایل فروردینماه) دایر خواهد بود.
منبع: zeit.de